نويسنده: كارل والنتين
اقتباس: ايرج زهري
كبيري آخ! ببخشيد, شما به نظرم آشنا ميآين, خانمِ
... نه ديگه, نه ديگه, اسمتونرو ميدونستم.صغيري واقعا كه! قربون, ما سالها با هم تو يك محله, همسايهي ديوار به ديوار بوديم. سرِ گذرِ حاج, حاج, حاج
...كبيري درسته, درسته, حاج چيز! شما خانم كبيري آيتاللهي نجفآبادي هستيد.
صغيري نه به اين بزرگي!
كبيري يادم آمد. صغيري آيتاللهي نجفآبادي؟
صغيري نه, نه. به اين درازي! ميخوايد بهتون بگم؟
كبيري صغيري؟
صغيري كاملا درسته. شما هم آقاي كبيري هستيد.
كبيري كاملا درسته. يادتون هست كه ما اوايل هميشه اسمهامونو با هم عوضي ميگرفتيم؟ بعله خانم چه خوب شد شما رو ديدم, ميخواستم يه چيز مهمي رو بهتون بگم. ولي الان نميدونم چي ميخواستم بگم
... اون چي بود؟صغيري دست رو دلم نذاريد, كه منهم به دردِ شما مبتلام.
كبيري لعنت بر شيطون! اون چي بود كه ميخواستم بهتون بگم؟
صغيري مسالهي اداري بود؟
كبيري نه, نه, چيز بود, همون چيز ديگه! از اونجا كه فكر ميكردم, شما رو امروز حتما ميبينم, گفتم بايد بهتون بگم.
صغيري كاريش نميشه كرد, بايد سوخت و ساخت. پيري است و سولاخ سولاخ شدن حافظه!
كبيري نه خير, يادم نيومد چي ميخواستم بهتون بگم؟
صغيري عينهو من. ديروز رفته بودم به چيز
... عجبا! كجا رفته بودم؟ به چيز, چيز, چيز!كبيري خونهي عمهتون؟
صغيري نه, نه. خونهي عمهم نه؟ خيلي با مزهستها؟ بگيد ديگه! بگيد ديگه!
كبيري اگه ميدونستم بهتون ميگفتم.
صغيري اي بابا, حواسم كجاست؟ معلومه كه نميتوانستيد بدونيد, خودم هم نميدونم. گفتم رفته بودم تو چيز
... تو چيز ... ولش كن, مهم نيست. يك كار اداري داشتم, ميخواستم چيز رو ... چيز رو ... چيچيرو؟كبيري عينهو من. بارها شده كه تو خونه, از اين اتاق ميرم به اون اتاق. معطل ميمونم. نميدونم دنبال چي ميگردم.
صغيري من يه دفعه بخاطر همين فراموشكاري رفتم پيش دكتر. وقتي ازم پرسيد, چه كار ميتونه برام بكنه, ميتونيد تصورِشو بكنيد؟ هرچي به خودم فشار آوردم, يادم نيومد واسه چي رفته بودم پيش دكتر.
كبيري بهتون پيشنهاد ميكنم براي اينكه ديگه هيچوقت فراموش نكنيد, همه چيزو بياريد رو كاغذ.
صغيري اين كارو هم كردهام, فايده نكرد.
كبيري چرا؟
صغيري چون فراموش ميكنم كاغذ قلم با خودم بردارم.
كبيري من يه دفعه يادم موند, چي ميخواستم بگم. چيز مهمي بود كه به هيچوجه نميخواستم فراموشش كنم. ولي بعدش به خودم گفتم بيخود زحمت نكش! به اونجا كه رسيدي يادت ميره چي بود. اگر بگم باور نميكنيد: فراموشش نكردم.
صغيري نه!!! چي بود؟
كبيري اه! بر پدرمادرش لعنت! يادم نميآد!
***
در مورد اين مطلب نظر دهيد